مأمور پلیس که متهم است در جریان شلیک به سمت خودروی پژو، مرگ راننده را رقم زده است به قصاص محکوم شد.
اوایل سال ۱۴۰۰ به مأموران پلیس تهران خبر رسید حادثه تیراندازی در یکی از خیابان‌ها منجر به مرگ راننده یک خودروی سواری پژو ۴۰۵ شده است. با حضور پلیس معلوم شد راننده خودرو با شلیک یکی از مأموران پلیس جانش را از دست داده است. تحقیقات در این باره نشان داد مأموران یکی از کلانتری‌ها با خودروی سمند پلیس در حال گشت‌زنی بودند که به پژو ۴۰۵ عبوری مظنون می‌شوند و به راننده فرمان ایست می‌دهند. راننده، اما بدون توجه به فرمان پلیس با فشار روی پدال گاز از محل دور می‌شود و عملیات تعقیب و گریز به جریان می‌افتد. در جریان تعقیب و گریز استوار پلیس به سمت خودروی سواری شلیک می‌کند، اما یکی از گلوله‌ها به راننده برخورد می‌کند و او جانش را از دست می‌دهد.
تمرد از فرمان پلیس
همزمان با حضور بازپرس و انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأمور پلیس مورد تحقیق قرار گرفت. او گفت: من همراه یک سرباز در حال گشت‌زنی بودیم که به خودروی عبوری مظنون شدیم. ما به راننده فرمان دادیم که توقف کند، اما او به دستور توجه نکرد و فرار کرد. ما هم پژو را تعقیب کردیم. من قانون به‌کار‌گیری سلاح را رعایت کردم و به سمت خودرو تیراندازی کردم که یکی از گلوله‌ها به راننده برخورد کرد. در بازرسی از خودرو هم سلاح سرد و موادمخدر کشف کردیم.
سرباز پلیس هم وقتی مورد تحقیق قرار گرفت، گفت که هنگام تعقیب و گریز استوار پلیس به خودروی عبوری فرمان ایست داد، اما راننده خودرو توجهی نکرد. استوار هم به سمت آن خودرو تیراندازی کرد که حادثه اتفاق افتاد. او درباره کشف موادمخدر و سلاح سرد هم گفت که ندیدم استوار از داخل خودرو چیزی پیدا کرده باشد.
محاکمه
با کامل شدن بررسی‌ها، پرونده با صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری یک استان تهران بررسی شد. اولیای دم در جلسه رسیدگی برای مأمور پلیس درخواست قصاص کردند. مأمور پلیس هم گفت: من به صورت مستقیم به سمت راننده خودرو تیراندازی نکردم، بلکه لاستیک خودرو را هدف قرار دادم که به‌خاطر جابه‌جایی خودرو تیر به او اصابت کرد. هیئت قضایی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.
اعتراض به قصاص
رأی صادر شده با اعتراض متهم در دیوان عالی کشور بررسی شد. قضات دیوان عالی کشور بعد از بررسی اوراق پرونده درخواست کردند تحقیقات بیشتری در این باره انجام شود. بنابراین بعد از انجام تحقیقات صورت گرفته متهم بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد. اولیای دم بار دیگر گفتند که خواسته‌شان قصاص است. متهم وقتی در جایگاه قرار گرفت بار دیگر اتهام قتل عمد را انکار کرد و گفت که قصد شلیک عمدی نداشته و حادثه ناخواسته اتفاق افتاده است. دفاعیات وی، اما ثمری نداشت و مأمور پلیس به قصاص محکوم شد. رأی صادر شده بار دیگر با اعتراض متهم در دیوان عالی کشور بررسی و قضات دیوان این‌بار نقض رأی صادر شده پرونده را برای رسیدگی دوباره به شعبه هم‌عرض ارجاع دادند.
قصاص در آخرین محاکمه
در جلسه رسیدگی به پرونده که در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران بررسی شد، اولیای دم بار دیگر گفتند که خواسته‌شان قصاص است. سپس نماینده فراجا در جایگاه قرار گرفت و گفت که براساس تحقیقات صورت گرفته مأمور پلیس به صورت مستقیم به راننده شلیک نکرده است. بررسی‌ها نشان داده است گلوله از صندوق عقب و صندلی عقب عبور و به کتف راننده برخورد کرده است. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و قتل عمد را انکار کرد و گفت که حادثه ناخواسته رقم خورده است. او گفت: بعد از متوقف شدن خودرو به سمت آن رفتم و دیدم که گلوله به کتف راننده برخورد کرده است که به اورژانس خبر دادم. هیئت قضایی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم وارد شور شدند و بار دیگر متهم به قصاص محکوم شد.
